سلام امروز به این بحث می پردازیم:
از همان اول که اساسین کرید 1 به بازار آمد..
داستان از همان اول شروع شد...
خیلی از گیمرهای مسلمون ایرونی متوجه چیزهای تعجب برانگیزی که در این بازی بود شدند که یه سری به نقد و نوشتن مقاله پرداختن و یه سری هم بی خیال از کنارش گذشتند..
حرف هایی که خیلی سر و صدا کردند سخن هایی بودند که به اسلام و بعضا به تاریخ ایران مربوط میشد..
مثلا وجود آرم علی در پرچم های معبد با آن خط (شبیه به) کوفی از آن خفن تعجب ها بود...
یا بعضی از مقاله ها میگفتند که اساسین ها شیعه های اسماعیلیه و یا حشاشیون بودند...
تا جایی که الان خیلی جا ها رو میتونید چه در سایت های گیمری و چه در سایت های غیر گیمری پیدا کنید که مقاله ومطلب در ارتباط با اساسین های این بازی و تاریخچه آنها نوشته اند...
درسته که بعضی از این مطلب ها بیشتر به خنده میمانند ولی بعضی هاشان هم انسان را به تأمل وا میدارند..
[این تصویر را از ما به عنوان یادگاری داشته باشید]
این هم چند تا از این گونه مقاله ها که البته نه تأیید و نه تکذیبشان می کنم!
در ارتباط با گروه اساسین طبق گفته این منبع:
" مکتب صباح که به الموتیان نیز شناخته میشد، به نام حشیشیون (حشاشین) معروف است. پیروان حسن صباح حشاشین خوانده میشدند. این گروه از پیروان مذهب اسماعیلیه در تشیع و از شاخه نزاریه بودند.
یوبی سافت اعلام کرد که الطیر دین و مذهب ندارد اما از پدری مسلمان و مادری مسیحی متولد شدهاست.
اسماعیلیه یك فرقه شیعی است كه معتقد است بعد از امام صادق ـ علیه السلام ـ فرزند ارشدش اسماعیل امام و جانشین بوده است. برغم اینكه در زمان حیات امام صادق ـ علیه السلام ـ اسماعیل فوت كرد و برمرگ او شاهد گرفت و چهره او را از میان كفن در هنگام تدفین به مردم نشان داد، این گروه معتقد است كه امام صادق ـ علیه السلام ـ اقدامات مزبور را برای انحراف ذهن دستگاه عباسی انجام داد، تا خطرات ناشی از سوی حكام عباسی از سر اسماعیل برطرف شود...
انشعابات زیادی در این گروه رخداده است اما حسن صباح در شاخه نزاری كه در مقابل شاخه مستعلی است قرار دارد. اختلاف مستعلیه و نزاریه جنبه عقیدتی نداشت، بلكه جنبه ریاست و قدرت داشت. او یك ایرانی و شیعه اثنی عشری بود اما بر اثر القائات و تبلیغات به شیعه اسماعیلی گرائید. با رفتن به مصر كه مركز علمی اسماعیلیه به شمار میآمد به آموختن تعالیم اسماعیلیه پرداخت كه در سال 472 به دلیل طرفداری وی از شیعه نزاری از مصر به مغرب و سرانجام به اصفهان تبعید میشود. وی با حكومت سلجوقیان علنا به مخالفت برمیخیزد و از این رو تحت تعقیب قرار میگیرد. در نهایت به دژهای الموت پناه میگیرد. و فعالیت خود را برای تربیت نیروی ورزیده و رزمآور شروع میكند.
واژهنامه معتبر آكسفورد (1989) برای واژه assassins چنین ترجمه ای دارد: یعنی «كسی كه معتاد به خوردن حشیش است؛ واژه حشاشین در عربی برای پیروان فرقه اسماعیلی به كار میرود كه خویشتن را با كشیدن حشیش یا شاهدانه، هنگامی كه آماده فرستاده شدن برای كشتن پادشاهی و یا یك رجل سیاسی بودند، سرمست میساختند.» "
و طبق نوشته ها و عکس های این منبع :
"....تمام رفتار ها و لباس های اساسین ها بر گرفته از عقاب است و شما بهتر از من می دانید نوع استایل راه رفتن و نگاه کردن الطیر مانند یک عقاب است و نام اصلی الطیر هم شاید جالب باشد که بدانید : (( ااطیر بن لا احد )) که معنیش یعنی پرنده ، پسر هیچکس !
خوب به عکس های نگاه کنید :





نوشته علی را در این بازی بد می داند !!!!!!!! خوب این زمان جنگ های صلیبی هست و اساسین ها هم که اگر از تاریخ چیزی بدانید ، مسلمان بوده اند و گروه های حشاشیون ایرانی که الآن یوبی سافت با شکل جدید و یک ویرایش کامل از رفتار و نامشان و عربی کردن ان ها که می بایست آن اساسین ها را ایرانی دانست ، این بازی را ساخته ! خوب حالا این جای سوال هست که چرا فقط اسم علی را اینجا ها نوشته اند ؟
خوب ، می توانیم نتیجه بگیریم که اساسین ها شیعه بودند ، چون ایرانی بودند و ایرانی ها هم شیعه البته در قدیم هم به همین گونه بوده .
..................................................................................
می توانیم از دیدگاه منفی هم به این قضیه نگاه کنیم و قرار دادن نام حضرت علی را در آرم اساسین ها را چیز بدی حساب کنیم که مثلا طبق نوشته های کتاب کمدی الهی که توسط دانته آلیگیری نوشته شده ، تمام حضرت ها و پیامبر دیدن اسلام در دوزخ باشند ! "
در بازی اکثر قضایا و داستان پیرامون به دست آوردن سیبی است به نام سیب عدن...
سیبی که مثلا باید قدرت های خفنی به آدم بدهد..

جهت اطلاع میگم که در قرآن کریم هم از کلمه عَدْن وجود دارد:
جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَذَلِكَ جَزَاء مَن تَزَكَّى ﴿۷۶ سوره طه﴾
بهشتهاى عدن كه از زیر [درختان] آن جویبارها روان است جاودانه در آن مىمانند و این است پاداش كسى كه به پاكى گراید )۷۶) (دقت کردید که : پاداش کسی که به پاکی گراید...... !)
توجه : به هیچ وجه نمیگم که این عدن به آن عدن مربوط است.. صرفا جهت اطلاع!